مهدی غزنویان

زندگی من

مهدی غزنویان

زندگی من

عباس کاتوزیان

عباس کاتوزیان

صبح  روز 5 شنبه 29 فروردین ماه بعد از تحمل یک ترافیک طولانی و خسته کننده به فرهنگسرای نیاوران رسیدیم . در نگار خانه شماره 1 نمایشگاه آثار نقاشی استاد کاتوزیان دایر بود ، که این مهم پس از نه سال اتفاق می‌افتاد . از نکات  مهم و تاثیر گذاربر روند برگزاری این نمایشگاه  ، نقش مرگ بر بوم زندگی استاد کاتوزیان بود که دو روز پس از یرگزاری نمایشگاه اتفاق افتاده بود.

استاد کاتوزیان پس از چیدمان آثار در روز قبل از نمایشگاه قرار می‌شود عکسی به یادگار بگیرند . استاد کنار تابلوی زرتشت ایستاده و آخرین عکس خود را هم به یادگار جاودان می‌کنند . روحش شاد و روانش قرین رحمت الهی باد .

استاد کاتوزیان متولد 1302 در تهران بوده و از کودکی به نقاشی می‌پرداخته اند . سپس وارد هنرستان کمال الملک می‌شوند و بعدها در سال 1322 نایب رییس این هنرستان می‌شوند.استاد کاتوزیان در طول حیات خود نمایشگاه‌هایی در آمریکا ، پاریس ، لندن ، تهران و آبادان برگزار کردند ایشان تنها نقاشی هستند که آثارشان در کنار آثار کمال‌الملک در مجلس شورای ملی به نمایش گذاشته می‌شود.

در میان آثار به نمایش در آمده بیش از همه  پرتره  و چهره به نمایش در آمده بود همچنین  تابلوهایی با موضوع میوه‌ها و گل‌ها هم در نوع خود کم نظیر و جالب توجه بود . یکی دیگر از دسته تابلو‌های به نمایش در آمده تابلو‌های موضوعی ،  مانند دفاع مقدس ، اعتیاد ، فقر و .. بودند .

در میان تابلوهای پرتره و چهره‌ به نمایش درآمده  آنچه که برای من جالب بود سن مردان در تابلوها بود . تمام تابلوهای صورت مردان ( بجز شهریار و مهندس کوچار) پیرمردانی مسن با صورت چروک  و سنی بیش از هفتاد و یا هشتاد بودند که ازآن میان می توان به تابلوهای خیام ، زرتشت ، بهلول ، موسی ، قلندر و کهنه‌فروش اشاره کرده . در صورت تمام این مردان چشمانی نیمه باز با چروک بسیار و ریش وسبیل آشفته به چشم می‌خورد و جالب این است که بعضی از این آثار را استاد در جوانی نقش زده‌اند . برعکس در میان پرتره زنان آنچه بیش از همه جلوه می‌کند نشاط و جوانی است ، پرتره‌هایی از زنان با پوشش بومی متعلق به اقوام آذری ، کرد ، بندری و بلوچ ، به وضوح گویای این مطلب هستند . زنان با چشمانی درشت ، لبه‌های کوچک و گوشتی ، ابروهای کشیده  و پهن ، بینی کوچک و ظریف تقریبا در تمام پرتر‌ها تکرار می‌شوند .

اما در مورد نحوه برگزاری نمایشگاه باید بگویم که چند مورد بسیار آزاردهنده وجود داشت که بهتر است مورد بررسی مجدد قرار گیرد اولین مورد فرهنگ دیدن و تماشا کردن یک اثر است . گاهی بازدید کنندگان  هنگام تماشا چنان به یک اثر نزدیک می‌شوند که انگار خالق اثر یک نقطه و یا خطی برای آنها کشیده‌است و تا بینی خودشان را به اثر نچسبانند و تماشا نکنند نکته را برداشت نخواهند کرد . مورد بعدی عکس گرفتن از آثار آن هم با موبایل و وسایل غیر حرفه‌ایست که من شخصا دلیلش را نمی‌دانم که چراعده‌ای از حال لذت نمی برند و بدنیال ثبت و داشتن یک چیز هستند ، بیشتر عکس‌های استاد با کیفیت خوب در سایت‌های مختلفی موجود است و دلیلی برای ثبت بی کیفیت آثار نیست . مورد بعدی نورپردازی غیرحرفه‌ای آثار بود که بازتاب نور منعکس شده  در تابلو‌ها ، تماشا و دیدن را مشکل می‌کرد .یکی دیگر از مشکلات عمده نمایشگاه عدم وجود بروشور و کاتالوگ معرفی آثار بود .

اما نکته بسیار بد و نا امید کننده نمایشگاه تحمیق و بی‌توجهی به شعور بازدیدکنندگان بود به نحوی که بسیار مبتدیانه اسامی بعضی از تابلو‌ها را (حتما به خاطر مصلحت) عوض کرده‌بودند .

اما در کل نمایشگاه خوبی بود و باید در همین جا به روح استاد درود فرستاد و از خداوند ممنان برایشان رحمت  و شادی درخواست کرد.

عباس کاتوزیان

 

عباس کاتوزیان

 

عباس کاتوزیان

 

عباس کاتوزیان

 

چشم درون

 

بسیاری از مردم نگاه می‌کنند اما عده کمی از آنها می‌بینند

 

پنجشنبه 15 فروردین ماه تصمیم داشتم برای خرید کتاب به میدان انقلاب بروم . ماشین را نرسیده به تقاطع بلوار کشاورز و خیابان کارگر پارک کردم. دربین راه تصمیم گرفتم سری به موزه هنرهای معاصر بزنم .

زیاد امیدوار نبودم که موزه باز باشد و یا برنامه خاصی داشته باشد.پس از تهیه بلیت و به محض ورود ، جو نمایشگاه و آثار شگفت انگیز آن من را در فضا و زمان خاصی قرار داد که تاکنون تجربه نکرده بودم .لذا بر آن شدم تا گزارشی هر چند کوتاه و ناقص بنویسم تا شاید دوستان را به تماشای نمایشگاه ترغیب و متقاعد نمایم .

اسم نمایشگاه "چشم درون " بود که آقای سیف ا.. صمدیان دبیر نمایشگاه برگزیده بود ، البته گویا در ابتدا قرار بوده‌است نام نمایشگاه" عکاسی شاعرانه" باشد. در متن معرفی نمایشگاه که آقای صمدیان نوشته بود ، دلیل این تغییر اسم را اینچنین بیان کرده‌بود:" عکاسی شاعرانه دامنه‌ی گسترده‌ای را در بر می‌گرفت که ترسیدم عنوان شاعرانه را به‌ کار ببرم و از همان ترفند عکاسانه‌ی کارتیه برسون، لحظه قطعی که مغز و چشم و دل هماهنگ می‌شود، استفاده کردم".

وجود لحظه قطعی از نظر هانری کاتید عکاس بزرگ فرانسوی این‌گونه تعبیر می‌شود:

"عکسی ماندگار می شود که حاصل انطباق کار همزمان چشم (ترکیب‌بندی و زیبایی شناسی) و مغز (تفکر و اندیشه) و قلب عکاس (حس و عاطفه) در کسری از ثانیه (زمان کلیک شاتر دوربین) باشد."

 

این نمایشگاه شامل شش بخش ( به نظر من هفت بخش )هست که عبارتند از :

 

بخش اول : یک پیشگام

نیکول فریدنی

نمایشگاه با آثار نیکول فریدنی آغاز می‌شود و هفت اثر از ایشان به نمایش در آمده است . نیکول فریدنی متولد ۱۳۱۴مدت نیم قرن در ایران به عکاسی و عکس برداری هوایی مشغول بوده است که مدتی پیش درگذشت.

 

بخش دوم : یک شهر (بم)

محمد رضا جوادی

در این بخش عکسهایی از آقای محمد رضا جوادی که در کسوف بم در سالهای 1367 و 1374 گرفته شده‌است به نمایش در آمده و تا حدودی با عکسهای بعدی شهر ونیز ایتالیا در ارتباط است.

 

بخش سوم : یک نگاه

مجید کورنگ بهشتی

عکسهایی سورئالیست از طبیعت ایران

 

بخش چهارم :یک مهمان

ریکاردو زیپولی

ریکاردو زیپولی متولد 1952 در ایتالیاست . ایشان استاد زبان و ادبیات فارسی هستند و مجموعه آثار ایشان با نام "ونیز در پنجره‌ها" در این نمایشگاه در معرض دید قرار گرفته است.از نکات جالب عکسهای زیپولی اشعاریست که عکاس با الهام از آنها به عکاسی پرداخته است. معرفی زیپولی و آثارش در این نمایشگاه با نوشته‌ای از عباس کیارستمی اینچنین آغاز میشود:

"ریکاردو زیپولی را با عکس هایش از ایران شناختم. بدون شک نگاه من به طبیعت ایران، متاثر از عکس های اوست. وقتی هم که دوربینش ونیز را نشانه می گیرد، انگار قلب من را نشانه گرفته. با انعکاس های جادویی، واقعیت در فضاهایی سرشار از شعر و گرافیک حس و هندسه که ونیز قدیم را از ونیز امروز عبور می دهد."

 

بخش پنجم : یک تاریخ

در این بخش اثر بیش از 200 عکاس ایرانی که به انتخاب دبیر نمایشگاه انتخاب شده بودند به نمایش گذاشته شده بود .در این بین می‌توان به عکاسان به ‌نامی چون : کاوه گلستان ، حسن سربخشیان  اشاره کرد . همچنین آثاری از هنرمندانی که در زمینه‌های هنری غیر از عکاسی شناخته شده‌اند مانند رضا کیانیان ، عباس کیارستمی و پریوش نظریه به نمایش در آمده بود .

 

بخش ششم: گنجینه عکس‌های موزه هنرهای معاصر(عکس‌های خارجی)

این قسمت شاید هماهنگی کمتری با اسم نمایشگاه و تعاریف اولیه از" چشم درون "داشت . از بین عکاسان خارجی میتوان به ، ندر ، آگوست ساندر ، انسل آدامز، جولیا کامرون ، من ری ، واکر اوانس  اشاره کرد.

 

بخش هفتم: عکس‌های تاریخی

عکاسان ناشناس

این قسمت در نمایشگاه و با صلاحدید دبیر نمایشگاه آقای صمدیان در ادامه عکس‌های یک تاریخ به نمایش در آمده بود اما به نظر من با بقیه آثار ارتباط چندانی نداشت و شاید بیشتر جنبه میراثی و یادمان داشت همچنین این عکس‌ها که از اندرونی قاجار ، تهران قدیم ، مشروطه خواهان و... بود با مضمون نمایشگاه و تعاریف اولیه در مورد  "چشم درون " در تناقض بود و لذا جسارتا من این قسمت را جدا به حساب می‌آورم.

نیکول فریدنی

عکس از نیکول فریدنی(بخش اول : یک پیشگام)

عکس از محمد رضا جوادی

عکس از محمد رضا جوادی (بخش دوم :یک شهر (بم در کسوف))

عکس از مجید کورنگ بهشتی

عکس از مجید کورنگ بهشتی(بخش سوم: یک نگاه)

عکس از ریکاردو زیپولی

عکس از ریکاردو زیپولی(بخش چهارم: یک مهمان)

عکس از عباس کیارستمی

عکس از عباس کیارستمی (بخش پنجم :یک تاریخ)

عکس از جولیا کامرون ( بخش ششم : گنجینه عکسهای خارجی موزه)

عکس از جولیا کامرون ( بخش ششم : گنجینه عکسهای خارجی موزه)

عکاس ناشناخته

عکاس ناشناخته

 

در صورت تمایل برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نمایشگاه ‌می‌توانید با مدیر روابط عمومی موزه هنرهای معاصر آقای نوفرستی و با شماره‌های:۸۸۹۶۵۶۶۴-۸۸۹۵۱۹۶۵ تماس بگیرید.