مهدی غزنویان

زندگی من

مهدی غزنویان

زندگی من

شاید شما هم بیمار روانی باشید

 خیلی وقتها با خودم فکر می‌کردم که حتما من ناراحتی یا بیماری روانی دارم که نمی‌توانم از زندگی لذت ببرم . افسردگی یا شاید چیزی شبیه به این ، اما همواره می‌ترسیدم تا به روانپزشک مراجعه کنم .شاید دلیل اولش عدم شناخت نسبت به بیماری و دوم هم نحوه برخورد پزشک بود.اوایل هفته گذشته واحد معاونت اداری و توسعه منابع انسانی شرکت  یک بروشور بین پرسنل شرکت توزیع کرد که در مورد بیماریهای روانی توضیح داده بود .

موارد مطرح شده در بروشور بیشتر جهت آشنایی با بیماری‌های روانی و همچنین فروریختن باورهای غلط و تابو‌های موجود در مورد بیماری‌های روانی‌است. با خودم گفتم بد نیست شاید این اطلاعات را در اختیار شما هم قرار دهم خصوصا اینکه اهل ادب و فرهنگ در رابطه با ابتلا به این نوع بیماری‌ها سابقه طولانی داشته و اکثر مبتلایان به این بیماری را هنرمندان عزیز تشکیل داده‌اند! (در ادامه به نام هنرمند و بیماری‌اش اشاره شده است ) البته در همین جا لازم می‌دانم از مسئولین شرکت هم برای تهیه این بروشور تشکر کنم !

 

روان یعنی عملکرد مغز:

مجموعه فعالیت‌های کلی مغز "روان" نامیده می‌شود . اگر دیدن عملکرد چشم است ، ‌فکر کردن ، تخیل و حافظه ، شادی و غم  و گریه نیز عملکرد مغز است . جسم و روان از یکدیگر جدا نیستند و بر هم تاثیر می‌گذارند. بیماری که در اثر عفونت ، دچار تب شدید می‌شود ، در خواب هذیان می‌گوید . کابوس و هذیان نشانه اختلال روانی است . یعنی اینکه بیمار در اثر بیماری جسمی دچار اختلال روانی هر چند موقت شده است .

 

شناخت اختلال روانی :

برای سنجش بیماریهای جسمی معیاری وجود دارد که با توجه به  آن تشخیص می‌دهیم فرد بیمار است . اما تشخیص بیماری‌های  روانی خیلی آسان نیست . هر گاه خود شخص احساس کند که زندگی از نظر احساسی و هیجانی آن طور که مطابق میلش است نمی‌گذرد و احساس ناراحتی بکند و یا دیگران متوجه شوند او از نظر رفتاری از معیارهای طبیعی جامعه خارج شذه است . در این حالت شاید بتوان گفت فرد دچار اختلال روانی است.

 

داشتن اختلال روانی ننگ و عار نیست :

بیماری یا اختلال روانی همانند بیماری جسمی است و علت آن عملکرد نامطلوب مغز است . اگر عروق قلب شما دچار گرفتگی شود با سکته قلبی مواجه خواهید شد . اگر دچار عفونت ریوی شوید تنگی نفس و سرفه از عواقب آن است  و اگر تعادل شیمیایی در مغز به هم بخورد ، روان شما بیمار می‌شود . همانطور که برای در مان‌های جسمی به پزشک مراجعه می‌کنیم  ، باید برای درمان بیماری‌های  روان نیز به روانپرشک یا روانشناس مراجعه کرد . پنهان نگاه داشتن بیماری‌ روانی یا اکراه داشتن از اقدام برای درمان آن ، از برچسب زدن‌ها و رفتارهای ناسالم افراد آگاه از واقعیت‌های روان انسان ناشی می‌شود . داشتن بیماری روانی نگ و عار نیست . ذکر این نکته ضروری است که روح با روان فرق می‌کند . با مرگ مغز ، روان نیز از بین می‌رود اما روح به حیات خود ادامه می‌دهد .

 

نشانه‌های بیماری روانی :

نشانه‌های بیماری روانی دو دسته‌اند : دسته اول نشانه‌های روان پریشی مانند : توهم ، هذیان ، قطع ارتباط با واقعیت ، غذا نخوردن  و حرف نزدن

دسته دوم نشانه‌های روان‌نژندی مانند : اضطراب ، افسردگی ضعیف ، وسواس ، اختلال در خواب ، اشتها ، انرژی و روابط جنسی  و دردهای روان تنی .

برای تشخیص بیماری روانی باید مجموعه‌ای از نشانه‌ها را در یک مدت معین در نظر داشت . اگر فردی یک روز احساس افسردگی کرد نمی‌توان گفت به بیماری افسردگی دچار شده‌است .

 

به بیمار روانی برچسب نزنیم:

متاسفانه برچسب زدن به بیماران روانی امری رایج است و این واقعیت ناگواری است . زمانی به بیماران مبتلا به سل یا عفونت نیز برچسب‌های وحشتناکی می‌زدند پنهان کردن بیماری روانی و عدم مراجعه برای درمان از همین برچسب‌زدن‌ها ناشی می‌شود برچسب‌‌زدن ، باعث استرس بیشتر و شدیدترشدن بیماری روانی در افراد می شود .

 

 

 

مشاهیر و اختلال روان  :

در انتها با برخی از افراد مشهور و نامی که دچار بیماری روانی بوده‌اند آشنا می‌شویم . باید دانست ابتلا به بیماری روانی عیب نیست و یک بیمار روانی با اقدام درمانی به موقع و حمایت دیگران می تواند  در بسیاری از زمینه ها رشد و پیشرفت داشته باشد.

 

 

 

آیزاک نیوتن و اختلال دوقطبی

نیوتن

آیزاک نیوتن(1727-1642) فیزیک‌دان ، ریاضی‌دان و فیلسوف انگلیسی است . او مفهوم گرانش را توضیح داد و با تشریح قوانین حرکت اجسام ، علم مکانیک کلاسیک را پایه‌گذاری کرد . وی مبتلا به بیماری دوقطبی بوده است .در این اختلال فرد گاهی سرخوش وپر انرژی است و گاهی افسرده وغمگین .

 

 

 

 

لودویک ون‌بتهون و اختلال دوقطبی

بتهوون

بتهون(1827-1770) یکی از موسیقی‌دانان برجسته آلمانی بود . وی یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین شخصیت‌های موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دوره رمانتیک است . بتهوون نیز مانند نیوتن دچار اختلال دوقطبی بوده است .

 

 

 

 

چارلز دیکنز و افسردگی

چارلز دیکنز

چارلز دیکنز(1870-1812) داستان‌نویس انگلیسی و خالق الیور تویست ، سرود کریمس ، دیویدکاپرفیلد،

آرزوهای بزرگ  و دوست دوجانبه ما ، است. چارلز دیکنز در طول عمر خود از بیماری افسردگی رنج می‌برد .

 

 

 

 

لئو تولستوی و افسردگی

 تولستوی

این نویسنده روسی در در سال 1828 به دنیا آمد. داستان کودکی باعث شهرتش شد و او را در ردیف نویسندگان بزرگ روس قرار داد . از دیگر آثار او آناکارنینا ، نیروی جهل ،شیطان و جنگ و صلح نام برد . وی به بیماری افسردگی دچار بود.

 

 

 

ارنست همینگوی و افسردگی

همینگوی

ارنست همینگوی سال 1899 در امریکا چشم به جهان گشود . از معروفترین آثار این نویسنده می‌توان به وداع با اسلحه ، مرگ در بعد از ظهر ، زنگها برای چه کسی به صدا در می‌آیند، در امتداد رودخانه ، به سمت درختها و پیرمرد و دریا اشاره کرد . همینگوی در طول مدت عمرش از بیماری افسردگی رنج می برد

 

 

 

 

 

پروفسور جان نش و بیماری شیزوفرنی

جان نش

پروفسور جان نش در سال 1928 در آمریکا به دنیا آمد و در سال 1994 جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. او یک ریاضی‌دان برجسته است که تئوری‌های ریاضی وی علم اقتصاد را دگرگون ساخت . نش به سخت‌ترین بیماری روانی یعنی " شیزوفرنی پارانوئید " مبتلا بود که با در مان به موقع توانست به زندگی خود ادامه دهد . فیلم سینمایی ذهن زیبا زندگی او را به تصویر کشیده است .

 

 

 

بهاءالدین خرمشاهی و اختلال دوقطبی

خرمشاهی

استاد بهالدین خرمشاهی متولد 1324 ، نویسنده ، مترجم ، روزنامه‌نگار، طنزپرداز ، فرهنگ نویس ، قرآن‌پژوه و شاعر ایرانی است . وی تالیفات بسیاری در زمینه علوم قرآنی ، حافظ، مولوی و مجموعه اشعاری با نام زنده‌میری دارد . خرمشاهی در مقاله‌ی "نگاهی از دورن" خود به شرح بیمار اختلال دو قطبی که به آن مبتلا بوده است پرداخته:"یک روز که بیش از حد شادی‌زدگی داشتم وبه طنز می‌پرداختم و برای اطرافیان و دوستان ومهمان‌ها لطیفه‌های پشت‌ سرهم تعریف می کردم و بسیار می‌خندیدم ومی‌خنداندم  ، همسرم نشانه‌هایی از تغیرات خلق وخو را در من تشخیص داد وگفت بدون چون وچرا باید به روانپزشک مراجعه کنی. قبول کردم زیرا در یک رباعی چنین سروده بودم :

کس داور کار خویش نتواند بود

هر کس بود انکه دیگری می‌گوید

در اولین فرصت با مشورت با یکی از دوستان به متخصص اعصاب و روان مراجعه کردم و مشخص شد مبتلا به افسردگی دو قطبی هستم . بعد از تجویز و مصرف داروها کم کم احساس کردم ارتباطم با واقعیات و محیط اطراف بیشتر شده است .

 

امیدوارم این نوشته برای شما هم مفید فایده واقع شود . توصیه هم به شما دوستان عزیز و نویسندگان حال و آینده هم این است که بجای خودکشی ، دیگرکشی ، نفرت از ناشران ، انزجار از منتقدین نامرد  و دودره بازی دوستان وهنرمندان گرانقدر به روانپزشک مراجعه کنید .

در ضمن یادتان باشد تا مریض روانی نباشید نویسنده نخواهید شد . پس زیاد غصه نخورید.

 

 

روز سعدی

به نام خدایی که جان آفرید

                                          سخن گفتن اندر زبان آفرید

خداوند بخشنده‌ی دستگیر

                                         کریم خطابخش پوزش‌پذیر

سعدی

روز اول اردیبهشت در تقویم ایران زمین ، روز سعدی است . روز استاد سخن و روز پسر استاد . سعدی را دوست داشته‌ام ، اما قبل‌ترها کمتر با او احساس نزدیکی می‌کردم . چندی پیش با آقایی  مشاعره می‌کردم و ایشان شعری از سعدی خواندند که مسیر زندگی ، خواسته‌ها و آرزوهای من را عوض کرد :

 

باغ تفرج است و بس ، میوه نمی‌دهد به کس
جز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتش

در اینجا می‌خواستم از سعدی مهربان و  کسی که من را به او نزدیک کرد ،  تا در مسیر ارتقا و  تعادل گام بردارم تشکر و قدردانی نمایم .

 

 

آن که هلاک من همی خواهد و من سلامتش
هر چه کند به شاهدی، کس نکند ملامتش

باغ تفرج است و بس ، میوه نمی‌دهد به کس
جز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتش

داروی دل نمی‌کنم، آن که مریض عشق شد
هیچ دوا نیاورد باز به استقامتش

هر که فدا نمی‌کند دنیی و دین و مال و سر
گو غم نیکوان مخور تا نخوری ندامتش

جنگ نمی‌کنم اگر دست به تیغ می‌برد
بلکه به خون، مطالبت هم نکنم قیامتش

کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی
کانچه گناه او بود، من بکشم غرامتش

هر که هوا گرفت و رفت از پی آرزوی دل
گوش مدار سعدیا بر خبر سلامتش

 

برای این موضوع اگر خواستید نظر بدهید لطفا شعری از  سعدی بنویسید