مهدی غزنویان

زندگی من

مهدی غزنویان

زندگی من

مراسم تولد فروغ ۱۵دیماه ۸۶ ظهیر الدوله

دیروز به مناسبت تولد فروغ فرخزاد به همراه تعدادی از اعضای کلوب فروغ به ظهیر الدوله رفتیم . مراسم ساعت 15 شروع شد و ما حدودا تا ساعت 16:30 آنجا بودیم. در مجموع مراسم خوبی بود اما یک مورد آزار دهنده هم داشت و آن حضور افرادی با گرایش های سیاسی بود که من فکر میکنم بر صمیمت فضای حاکم تاثیر گذار بود در ضمن همین مساله در آخر نزدیک بود برای من موجب یک دردسر  بزرگ بشود که به خواست خدا  سوء تفاهم بوجود آمده برطرف شد و به خیر گذشت .

گذشته از این حرف ها این اصلا  روش درستی نیست که ما در چنین گردهمایی هایی که برای بزرگداشت مفاخر ادبی کشور برگزار میشود بدنبال منافع حزب و دسته خودمان باشیم . امیدوارم آن دسته از دوستانی هم که برای این مقاصد به این گونه گرد همایی ها می آیند هر چه زودتر  راه بهتری برای ابراز وجود پیدا کنند و باعث گرفتاری و دردسر دیگران نشوند.

                                                         

                         حضار در حال شعر خوانی 

 

                                    

          گل ها و شمعی  که بچه های کلوب آورده بودند

                                                        

 

 

                         تعدادی از اعضا که البته این عکس در آخر مراسم گرفته شد

 

           

 پایان مراسم و بسته شدن در(به توصیه زهره عزیز از درب به در تصحیح شد) ظهیرالدوله

 

سعی میکنم به محض اینکه عکس های دیگه ای از مراسم دیروز توسط دوستان ارسال شد در تاپیک های بعدی اضافه کنم

استاکر

 

منطقه یک موقعیت زمانی و یا مکانی خاص است که در آن سطح اگاهی به شدت افزایش می یابد.

 

البته این چیزها نظر من است در مورد منطقه که میتواند با برداشت شما متفاوت باشد:

 

در منطقه شرایط آب و هوایی متغیر است.

از نظر مکانی در محدوده خاصی قرار دارد که هر کسی نمی تواند به آن وارد شود.

وقتی آنجا هستید همه آرزوهای راستین شما بر آورده می شود.

بدون راهنما نمی توان وارد منطقه شد.

منطقه دارای یک آستانه است.

آستانه در اتاق آرزوهاست.

در انتهای اتاق  و در تراس اتاق.

جایی که رو به یک سرزمین بی نهایت است.

در منطقه روح شما و روح جهان یکی می شود.

موقعیت خود آستانه در منطقه متغیر است (یعنی اگر امروز اینجاست فردا در جای دیگری قرار دارد)

برای رفتن به منطقه باید مشقت های زیادی را طی کرد.

بعضی ها اصلا تا الان اسم منطقه را نشنیده اند.

بعضی ها منطقه را ندیده اند.

بعضی ها دوست دارند به منطقه بروند.

بعضی ها راهنمای منطقه هستند.

یعضی ها می خواسته اند به منطقه بروند اما نتوانسته اند.

یعضی ها برای مدت کمی در منطقه بوده اند.

بعضی ها همیشه فکر میکنند که در منطقه هستند.

بعضی ها همیشه در منطقه هستند.

!و بعضی ها خود منطقه هستند و وقتی شما با آنها هستید ناخود آگاه در منطقه قرار دارید

 

البته می تواند یک کافی شاپ ، یک رستوران ، یک خانه ، یک اتاق ، یک تاکسی ، یک دوست ، یک استاد و یا یک چیزی که تصورش را نمی کنید برای شما شرایط منطقه را بوجود بیا ورد.

در مورد فیلم استاکر تارکوفسکی هم باید بگویم این فکر برای اولین بار وقتی به میان آمد که در مورد این فیلم صحبت کردیم . این فیلم داستان سه مرد است که به یک محدوده محافظت شده وارد می شوند تا آرزوهایشان را بر آورده کنند . استاکر به معنی راهنما می باشد.

 

منطقه

 

 

به نظر شما منطقه چیست؟

کجاست و چه ویژگیهایی دارد ؟

آیا مکانی است مشخص؟

در منطقه چه اتفاقی می افتد ؟

آتاق آرزوها !؟

 آستانه !؟

 ایوان!؟